«بسْم الله الرحْمن الرحیم» بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان.


«سورة أنْزلْناها» سورتى است این که فرو فرستادیم آن را، «و فرضْناها» و واجب کردیم آن را، «و أنْزلْنا فیها آیات بینات» و فرو فرستادیم در آن سخنها و پیغامهاى پیداى روشن، «لعلکمْ تذکرون» (۱) تا مگر شما پند پذیرید.


«الزانیة و الزانی» زن زانیه شوى نداشته و مرد زانى زن نداشته، «فاجْلدوا کل واحد منْهما مائة جلْدة» چون زنید هر یک را ازیشان صد زخم زنید، «و لا تأْخذْکمْ بهما رأْفة» و شما را هیچ بخشایش و مهربانى مگیراد. «فی دین الله» در فرمان بردارى خداى را، «إنْ کنْتمْ توْمنون بالله و الْیوْم الْآخر» اگر بگرویده‏اید بخداى و روز رستاخیز، «و لْیشْهدْ عذابهما» و ایدون بادا که حاضر باد آن گه که ایشان را میزنند، «طائفة من الْموْمنین» (۲) گروهى از مسلمانان.


«الزانی لا ینْکح إلا زانیة أوْ مشْرکة» مرد پلید کار برنى نکند مگر زن پلیدکار را یا زن مشرکه را، «و الزانیة لا ینْکحها إلا زان أوْ مشْرک» و زن پلیدکار را زناشویى نبندد مگر با مرد پلید کار و یا مرد مشرک، «و حرم ذلک على الْموْمنین» (۳) و حرام کرده آمد و بسته آن بر گرویدگان.


«و الذین یرْمون الْمحْصنات» و ایشان که دشنام دهند زنان پاک را، «ثم لمْ یأْتوا بأرْبعة شهداء» و آن گه بر آنچه گفتند چهار گواه رسیده آزاد نیارند، «فاجْلدوهمْ ثمانین جلْدة» زنید ایشان را هشتاد زخم. «و لا تقْبلوا لهمْ شهادة أبدا» پس آن گواهى که دادند گواهى ایشان را مپذیرید هرگز، «أولئک هم الْفاسقون» (۴) و ایشان از حال و نعت نیکان بیرونند.


«إلا الذین تابوا» مگر ایشان که توبه کنند «منْ بعْد ذلک» پس از آن گواهى، «و أصْلحوا» و کار خویش را باصلاح آرند، «فإن الله غفور رحیم» (۵) که الله آمرزگارست بخشاینده.


«و الذین یرْمون أزْواجهمْ» و ایشان که گواهى دهند بر زنان خویش بزنا، «و لمْ یکنْ لهمْ شهداء إلا أنْفسهمْ» و گواه ندارند مگر خویشتن، فشهادة أحدهمْ أرْبع شهادات بالله» آن گواهى که ایشان دادند آنست که گواهى دهند چهار بار و هم سوگند و هم گواهى، «إنه لمن الصادقین» (۶) که او در آنچه گفت از راستگویان است.


«و الْخامسة أن لعْنت الله» و پنجم سخن این گوید که لعنت خداى برو، «إنْ کان من الْکاذبین» (۷) اگر او را در آن سخن که گفت از دروغزنان است.


«و یدْروا عنْها الْعذاب» و رجم از آن زن باز دارد، «أنْ تشْهد أرْبع شهادات بالله» که آن زن چهار سوگند خورد با گواهى گوید گواهى دهم بخداى، «إنه لمن الْکاذبین» (۸) که آن مرد در آنچه گفت از دروغزنان است.


«و الْخامسة أن غضب الله علیْها» و پنجم سخن این گوید که خشم خداى برو، «إنْ کان من الصادقین» (۹) اگر آن مرد بر وى راست گوید، «و لوْ لا فضْل الله علیْکمْ و رحْمته» و گر نه فضل خداى بودى و مهربانى او بر شما، «و أن الله تواب حکیم» (۱۰) و آن که الله راست دانش است پاک داورى، بنده را باز پذیر و عذر نیوش.